۱۳۸۷ فروردین ۱۰, شنبه

مرد هزار چهره نوروز 87


مهران مدیری با کار جدیدش "مرد هزار چهره" توانسته است تا موج وسیعی را در سطح جامعه ایجاد کند . هر چند این مطلب برای کسی مثل او چیز عجیبی نیست اما طبق معمول که کارهای او شاکیانی را به دنبال داشته است، این بار اولین چراغ شکایت را ثبت احوال شیراز از این سریال روشن کرد.

اداره كل ثبت احوال استان فارس از تهيه كنندگان مجموعه تلويزيوني مرد هزار چهره شكايت كرد.
وکیل اداره كل ثبت احوال استان فارس ، با تهیه و تقدیم دادخواستی به دادگستري فارس از مسئولان و دست اندركاران مجموعه تلويزيوني مرد هزار چهره شكايت كرد.
در اين دادخواست مواردي به عنوان دلايل و مستندات توهين بيان شده است از جمله: انتصاب شخصيت اصلي داستان به عنوان شخص كلاهبردار شياد و متقلب در مجموعه ثبت احوال شيراز، ارائه فضاي بي نظم و خارج از شان اداري در ثبت احوال شیراز و القاي سوئ استفاده از موقعيت شغلي توسط كاركنان اداره كل ثبت احوال شیراز. در اين دادخواست، ثبت احوال استان فارس خواستار اعاده حیثیت و دریافت 21 ميليارد ريال به عنوان خسارت معنوي وارد شده به مجموعه ثبت احوال شيراز شده است.


فکر کنم جماعت محترم پزشکان، که اصولا دست به شکایت کردنشان خیلی خوب است گروه دوم شوند. البته نیروی انتظامی هم پایش کشیده شده. حالا نمی دانم گروه های بعدی شکایت کننده
( شاعران،...) چه کسانی هستند.
حرف از شعر شد، یک کاریکاتور از بزرگمهر حسینی که خیلی با مضمون
این قسمت سریال (فکر میکنم نهم - جمعه 9 فروردین) که دیشب پخش شد مطابقت داره به یادم اومد. دیدنش خالی از لطف نیست!

تکیه کلام مهران مدیری در این سریال و مشابهت آن با تشویق شناخته شده در اذهان مردم، از مهمترین حواشی این سریال بوده است، که حتی گمانه زنی هایی را برای ادامه پخش آن در افواه عمومی ایجاد کرده است.
بهر حال برادران قاسم خانی و مهران مدیری به وضوح و به طرز ماهرانه، عمیق و جامعه شناسانه ایی از قضیه "شهرام جزایری" الهام گرفته اند و داستانی چندلایه و جذاب نوشته اند، به نظرم مدیری در این مجموعه شانه به شانه "وودی آلن" زده است و می شود گفت "وودی آلن ایرانی" متولد شده است (اتفاقا تیپی و کاراکتری که مسعود شصت چی دارد بی شباهت به وودی آلن هم نیست: مردی ساده لوح و خوش قلب با عینک دسته شاخی که درگیر واقعیات کثیف می شود!)


اما فضای این سریال بیشتر به کتاب پخمه عزیز نسین (نویسنده ترکیه ای ) مشابه است.
پیشنهاد می‌کنم که این کتاب را بخوانید (یک نسخه از کتاب به صورت تصویر در اینجا وجود دارد).
در مقدمه این کتاب نوشته شده است: «عزیز نسین تا کنون سه داستان بزرگ نوشته که به نظر خودش «پخمه» از همه جالب‌تر و شیرین‌تر است و شما در خلال مطالب آن خیلی چیزها یاد خواهید گرفت. البته اسم اصلی این داستان «تک دلیک» است .


اما پخش این سریال تا اینجا واکنشهای مختلفی را به همراه داشته است. تیتر برخی از نقدها و مطالب از قرار زیر است:


مهران مدیری یا فرزاد حسنی 2 !؟
مرد هزار پخمه
مردان هزار چهره جامعه ما
هزاران چهره‌ی قدرت سرکش
آیا مهران مدیری طرح امنیت اجتماعی ِ نیروی انتظامی را به سخره گرفته ؟
جسارت و رندی ستودنی مدیری و قاسم خانی در هجو طرح امنیت اجتماعی
مرد هزار چهره و تکیه کلام حاشیه ساز
مهران مدیری و نشان دادن سیستم مدیریت کلنگی!
مرد هزار چهره با شمشیر طنز انتقادی این بار به جنگ نیروهای انتظامی و امنیتی رفته
مرد هزار چهره آینه اخلاق ما
"مرد هزار چهره" آخرین کار مهران مدیری در صداوسیما خواهد بود!

۱۳۸۶ اسفند ۲۵, شنبه

مقایسه آماری مخاطبان رادیو و تلویزیون

این دو تحقیق که در تاریخ 3 و 4 دیماه 1386 از طرف مرکز تحقیقات صدا و سیما انجام گرفته نشان می دهد که در بین مخاطبین این رسانه در فصل پائيز 86، ميانگين مدت تماشاي برنامه هاي سيماي جمهوري اسلامي ايران، تقریبا 6/1 برابر بیش از شنوندگان انواع برنامه ها ی رادیو است.
بر این اساس 67 درصد از مردم شهرهاي داراي مراکز «راديويي و تلويزيوني» «شش تا هفت» روز بيننده برنامه هاي تلويزيون هستند و ميانگين مدت تماشاي برنامه ها در بين بينندگان 4 ساعت و 8 دقيقه در روز بوده است.
طبق اين گزارش، ميانگين مدت زمان گوش دادن به راديو 2 ساعت و 40 دقيقه بوده است که پخش اخبار و برنامه هاي خبري با 86% و برنامه هاي تفريحي و سرگرم کننده يا 77% ، برنامه هاي ارشادي و تربيتي با 60% و پخش برنامه هاي علمي و آموزشي با 60% از موفقيت بيشتري برخوردار بودند و در مجموع 86 درصد شنوندگان در حد «خيلي زياد و زياد» از برنامه هاي راديو رضايت داشتند.
در معاونت سیما هم شبکه سوم سيما با 2/85 درصد، شبکه اول با 5/83 درصد، شبکه دوم با 8/82 درصد، شبکه خبر با 7/50 درصد، شبکه چهار با 6/44 درصد، بيشترين و کمترين ميزان درصد بيننده را در فصل پائيز 86 دارا بودند.
گفتني است 6/80 درصد بينندگان در حد «خيلي زياد و زياد» از برنامه هاي تلويزيون راضي بودند.
مهمترين پيشنهادهاي شنوندگان براي بهبود برنامه هاي راديو شامل: متنوع شدن برنامه ها، پخش بيشتر موسيقي هاي درخواستي، بررسي مشکلات مردم در برنامه ها، پخش بيشتر برنامه هاي آموزشي و افزايش مدت زمان پخش برنامه ها بوده است.
و مهمترين پيشنهادهاي بينندگان عبارت بود از: پخش بيشتر برنامه هاي علمي و آموزشي، متنوع شدن برنامه ها، پخش بيشتر برنامه هاي طنز، پخش بيشتر سريال و فيلم هاي سينمايي و...

۱۳۸۶ اسفند ۱۲, یکشنبه

موضوعاتی که از نظر من به عنوان معضل در سازمان صدا و سیما وجود دارند:


1- وجود بروکراسی مزمن و دست و پا گیر در امور و استفاده نکردن از ظرفیتهای تکنولوژی ارتباطی نوین:

البته این مشکل در سطح کل کشور وجود دارد اما وقتی در مورد یک رسانه که قطب رسانه ای کشور هم هست مطرح شود، باید به آن جدی تر توجه کرد. در زمانی که رسانه به یکی از سریعترین و پر شتاب ترین ابزارهای انتقال اطلاعات در جامعه تبدیل شده، نمی شود به سبک 50 سال پیش برای یک درخواست فنی یا اداری کوچک یا یک دستورالعمل ساده با دبیرخانه و کارتابل و شماره و امضا و نامه رسان و n عامل دیگرمتوقف ماند.
بهترین راه، استفاده از ایمیل و شبکه های داخلی فعال و امن برای انجام این امور است که البته شرکتهای خصوصی در این زمینه خیلی فعالتر و جلوتر ا ز شرکتهای بزرگ دولتی هستند.

2- استفاده ناقص و بی اثر از تکنولوژی دیجیتال:
در این زمینه باید بگویم که متاسفانه دچار یک دیجیتال زدگی شده ایم. نمیدانم که چه اصراری بر خرید و نصب و تجهیز سیستمهای صوتی، تصویری و ارتباطی دیجیتال بدون آموزش صحیح و کامل نیروها وجود دارد؟
وقتی که مثلا در معاونت صدا از یک سیستم کامل دیجیتال صدا (استودیو دیجیتال) با آن هزینه بالا به علت عدم آشنایی عوامل برنامه ساز فقط و فقط برای ضبط صدا روی هارد یا cd استفاده میشود و بقیه مراحل مانند ویرایش، میکس، بازشنوایی، نظارت و پخش بصورت آنالوگ (همان نوارهای ریل آشنا) صورت میگیرد دیگر چه دیجیتالی؟
یا مثلا در دوبلاژ تنها قسمت دیجیتال، ضبط صدای دوبلورها با استفاده ازنرم افزار روی هارد است وبقیه قسمتها مانند باندسازی، میکس، نظارت و بازبینی و پخش، با کپچر کردن فیلم روی نوارها که هزینه بسیار و زمان زیادی را می طلبد صورت میگیرد.
هر چند دراین بخشها فعالیتهای خوبی هم صورت گرفته که البته تلاشهای سیما از صدا خیلی جلوتر و سازمان یافته تراست (به دلیل حجم بالا و ماهیت پیچییده فایلهای تصویری نسبت به صوتی) اما بهرحال ما فقط انبوهی از تجهیزات دیجیتال را در اختیار داریم که نمی توان به آن سیستم رسانه دیجیتال گفت.

3- عنصر آموزش:
موضوع دیگر عنصرمهم آموزش است که کم توجهی به آن در میان کارکنان و فقدان برنامه منسجم وانگیزه آفرین برای ارتقای سطح آگاهی و بینش کارکنان و مدیران رسانه در طول سالیان متمادی باعث شده تا لطمات زیادی از این جهت بر سازمان وارد شود. چه بسیار از افراد باهوش و نخبه ای که در این سازمان حضور داشتند و به علت فضای رکود و رخوت ناشی از نبود طراوت و شادابی و پشتیبانی مالی مناسب، سازمان را ترک کرده و جذب بخش خصوصی و بازار پررونق آن شدند. و یا اگر هم ترک نکرده اند بیشتر انرژی و خلاقیت خود را در خارج از سازمان بروز داده و اینجا را به اولویت دوم و یا سوم خود تقلیل داده اند که این دومی به مراتب لطمات بیشتری به سازمان زده است. هر چند به تازگی دیدگاه جدید و خوبی در سازمان شکل گرفته که باعث رشد و افزایش فعالیتهای پژوهشی و علمی در واحدهای آموزشی سازمان و دانشکده صدا وسیما شده است اما بقدری در این زمینه (بخصوص آموزش کارکنان) غافل بوده ایم که تلاش بسیار می طلبد تا دوباره به مسیر اصلی باز گردیم.


مرور مطالب:
دروسی را که استاد تا اینجا در کلاس مطرح کرده اند بیشتر حول دو دیدگاه عمده (2 اردوگاه علمی) درزمینه نگرش به مسایل مختلف و بررسی آنان (مخصوصا در حوزه رسانه) است:

1- دیدگاه طبیعت گرا:
این دیدگاه که یک نوع نگاه تعمیمی است، به دنبال ساده کردن پدیده ها از طریق استفاده از اعداد، ارقام و کنترل آنها است. همچنین در این دیدگاه علت امورمورد بررسی قرار میگیرد و فرقی میان پدیده های طبیعی و امور انسانی وجود ندارد - روش مسلط در این گرایش، روش علوم تجربی است.

2- دیدگاه فرهنگ گرا:
در مقابل طبیعت گرایان، فرهنگ گرایان به دنبال تفرید، معنا، دلیل، اراده و فهم پدیده ها هستند. در این گرایش هر پدیده ای در زمینه و بستر خود مورد بررسی قرار می گیرد و شیوه بررسی هم کیفی است.